شمایل لرزان قدرت مجموعه داستانی است از یکی دیگر از نویسندگان جوانی که در سالهای اخیر کار خود را به طور جدی آغاز کرده است. هادی نودهی با این کتاب سومین اثر خود را روانه بازار کرده است؛ آن هم توسط ناشری که بیاغماض در این سالها به خوبی از نویسندگان جوان ایران حمایت کرده و آثار بسیاری از آنها را با چاپی درخور و
قابل قبول به علاقهمندان نهچندان پرشمار ادبیات، بهویژه داستان کوتاه که تعداد بسیار محدودتری نیز هستند، ارائه کرده است.
از هادی نودهی پیش از این 2 مجموعه داستان را به نامهای داستانهای کوتاه کوتاه و شمایل لرزان مردها شاهد بودهایم که حالا با توجه به علاقه این نویسنده به شمایلهای لرزان، نوع قدرتی آن را در پیشرو داریم! کتاب دربردارنده 7 داستان کوتاه است به نامهای شمایل ترسناک من، FACE OFF، موزه اجساد، تیغ، به خدا من نویسنده نیستم، آنها و کوچکترین حشرهخوار پستاندار دنیا. این کتاب در شمارگان 1650 نسخه، 120 صفحه و به قیمت 1900 تومان منتشر شده است.این مجموعه داستان نشان از علاقه نویسنده در ارائه ذهنیت و روحیات شخصیتهای داستانهای خود دارد. شخصیتهای داستانهای او اغلب ذهنهایی ناآرام و متزلزل دارند که سایه سنگین آن را بر زندگی خود احساس میکنند؛ آدمهایی که گرفتار در جبر محتوم زندگی با تقدیری ناخواسته دست به گریبانند که سرانجامی خوش برای آنها مقدر نیست.
قهرمانان داستانهای او همچنین با موقعیتهایی لرزان و غیراستوار روبهرو هستند که گریز از این شرایط برای آنها میسر نمیشود و این کیفیتی است که گویی در کلیت این جهان در حال وقوع است.
یکی از جالبترین داستانهای کتاب، داستانی است به نام «به خدا من نویسنده نیستم» که به فرهاد مهراد تقدیم شده است. داستان اینگونه شروع میشود: خیلی ساده اتفاق افتاد ولی تصورش سخت و دشوار است. بعد از چند ماه بلاتکلیفی و سرگردانی و گریهزاری زن و بچه که پنجشنبهها به ملاقاتش میآمدند قرار بر این شد که برایش کاری کنند؛ یعنی یک فرجهای بدهند.
امکانی پیدا شده بود تا نمیرد. به عبارت دیگر میبایست مقابل یک توپ کهنه که موقع سال تحویل درمیآمد قرار میگرفت و با شلیکش به دو نیم میشد که این همان روند طولانی بکش و ببند و افتادن تو هلفدونی بیآنکه سر دربیاورد چرا بود یا...
در پارهای از داستانهای این مجموعه ردپایی از طنزی تلخ را در نثر نویسنده میتوان مشاهده کرد که نویسنده سعی دارد با استفاده از آن اوضاع و احوال روزگاری را که قهرمانانش در آن گرفتارند ترسیم کند. بازی با فرم روایت نیز کموبیش مورد توجه هادی نودهی بوده است تا با دور شدن از کلیشه، داستانهایی با طراوت و تازه را خلق کند.